حکم جلب صابر ابر: هر آنچه باید در مورد این پرونده بدانید

حکم جلب صابر ابر
ماجرای صابر ابر و حواشی حقوقی اخیرش حسابی سر و صدا کرده. خیلی ها می پرسن قضیه حکم جلب صابر ابر چیه و آیا واقعاً براش حکم جلب صادر شده؟ اگه بخوایم رک و راست بگیم، برای صابر ابر حکم جلب کیفری قطعی صادر نشده بود، بلکه این ماجرا بیشتر به یک اجراییه چک برگشتی برمی گرده. این قضیه، یک داستان حقوقی پیچیده ست که ابعاد مختلفی داره و خب، پای رسانه ها هم حسابی بهش باز شده. تو این مقاله قراره جزء به جزء ماجرا رو بررسی کنیم تا ابهامات رو برطرف کنیم و ببینیم دقیقاً چه اتفاقی افتاده و چرا اینقدر خبرساز شده.
صابر ابر، بازیگر شناخته شده و محبوب سینما و تلویزیون، مثل هر آدم دیگه ای ممکنه تو زندگی شخصی و کاریش با چالش های حقوقی روبه رو بشه. اما وقتی پای شهرت به میون میاد، کوچک ترین اتفاقات هم می تونن خیلی سریع بزرگ بشن و کلی حرف و حدیث پشت سرشون ایجاد کنن. این پرونده خاص هم یکی از همون هاست که تو فضای مجازی و رسانه ها حسابی پیچیده شد و خیلی ها رو سردرگم کرد.
هدف ما اینه که بدون هیچ جانبداری، همون طور که وکیل صابر ابر و طرف مقابل (موجر) توضیح دادن، تمام جزئیات رو روی میز بذاریم. می خوایم ببینیم ریشه های این اختلاف از کجا آب می خوره، واقعه اخیر که به خبر «حکم جلب» ختم شد چی بود، از نظر حقوقی قضیه چجوریه و جامعه و رسانه ها چه واکنشی بهش نشون دادن. پس بیاین با هم قدم به قدم پیش بریم تا سر از این ماجرا دربیاریم.
ریشه های اختلاف: از اجاره ملک تا دعوای حقوقی
داستان این اختلاف به سال ۱۳۹۸ برمی گرده، یعنی حدود پنج سال پیش. صابر ابر تصمیم می گیره یک ملک رو برای راه اندازی کافه و گالری اجاره کنه. اما از همون اول انگار قرار نبوده همه چیز خوب پیش بره.
۱.۱. آغاز همکاری و مشکلات اولیه
صابر ابر ملکی رو تو خیابان میرزای شیرازی تهران از یک نفر به اسم بهادر برزگر اجاره می کنه. وکیل صابر ابر، آقای مرتضی کلهری، میگه که ملک خیلی قدیمی و مخروبه بوده و صابر ابر اولش راضی نبوده، ولی با اصرار موجر قبول می کنه. قرار میشه ملک بازسازی بشه و آقای ابر حسابی برای این کار هزینه می کنه.
هنوز بازسازی تموم نشده، موجر (بهادر برزگر) ادعا می کنه که تو این کافه و گالری شریکه و می خواد با صابر ابر شریک بشه. اما صابر ابر این پیشنهاد رو قبول نمی کنه. همین جا بود که به گفته وکیل صابر ابر، مزاحمت ها شروع میشه.
بهادر برزگر هم تو توضیحاتش میگه که ماجرا رو یه دعوای حقوقی معمولی موجر و مستاجر می دونه و اتهامات صابر ابر رو کذب محض میدونه. اون میگه که صابر ابر با شانتاژ رسانه ای و مظلوم نمایی سعی داره افکار عمومی رو به نفع خودش برگردونه و به دستگاه قضا فشار بیاره. این ادعاها نشون میده که از همون ابتدا، هر دو طرف دیدگاه های کاملاً متفاوتی نسبت به ریشه های اختلاف داشتن.
۱.۲. ادعاهای وکیل صابر ابر (مرتضی کلهری)
وکیل صابر ابر، مرتضی کلهری، جزئیات خیلی زیادی از مزاحمت های موجر رو تعریف کرده. ایشون میگه که موجر از هیچ کاری برای اذیت و آزار کوتاه نیومده؛ از ممانعت از ورود به ملک گرفته تا تهدید و حتی ضرب و شتم. مثلاً میگه که یک بار موجر با لگد در کافه رو شکونده و به صابر ابر فحاشی کرده. بعد از این ماجرا، صابر ابر شکایت می کنه و موجر به ممنوعیت تردد تو اماکن حضور آقای ابر و ۱۸ ماه حبس محکوم میشه. اما این پایان ماجرا نیست.
کلهری اضافه می کنه که موجر حتی یکی از شاهدان پرونده رو تو خیابان با چاقو مضروب و تهدید به قتل کرده که باز هم محکومیت قضایی داشته. وکیل صابر ابر می گه موجر درگیر دعواهای زیادی با مردم و کسبه بوده و حتی در ۷ صنف مختلف با مستاجرهاش دعوای حقوقی داشته. این یعنی داستان صابر ابر تنها مورد نیست و این فرد سابقه قبلی هم داشته.
علاوه بر این، موجر شکایات واهی و الکی زیادی رو به شهرداری، اماکن، اتحادیه و جاهای دیگه علیه صابر ابر مطرح کرده که هیچ کدوم به نتیجه نرسیده و همه رد شدن. حتی با جمع آوری اسکرین شات و عکس از صفحات مجازی صابر ابر، به پلیس فتا شکایت کرده با ادعای «برپایی مراکز فساد»، که اون هم قرار منع تعقیب خورده.
تهدیدها هم از نوع وحشتناک بودن. وکیل صابر ابر میگه که موجر بارها با خط های ناشناس به صابر ابر زنگ زده و تهدیدش کرده. حتی با چاقو یا اسید تهدید به تخریب چهره صابر ابر کرده تا نتونه کار کنه! این اتفاقات باعث شده بود که حتی برای پرسنل کافه و گالری، سرویس رفت و آمد جداگانه بذارن چون موجر تو مسیر اذیتشون می کرده.
در نهایت، فعالیت کافه و گالری تو شهریور ۱۴۰۱ متوقف میشه و بیش از ۳۰ نفر کارشون رو از دست میدن. صابر ابر اجاره دوسال اول رو از همون ابتدا پرداخت کرده بود، اما برای سال سوم یک چک تضمین اجاره داده بود. بعد از آزادی موجر از زندان با قرار وثیقه، صابر ابر بهش اظهارنامه می فرسته که شماره حساب بده تا اجاره رو واریز کنه، ولی موجر جواب نمیده. تا اینکه چند ماه پیش، صابر ابر دادخواستی برای فسخ قرارداد اجاره میده.
وکیل صابر ابر میگه: «این فرد بارها آقای ابر را تهدید کرد و گفت با چاقو یا اسید صورتت را خراب می کنم طوری که دیگر نتوانی کار کنی!»
۱.۳. توضیحات طرف دعوا (بهادر برزگر)
همون طور که تو محتوای رقبا هم دیدیم، بهادر برزگر، موجر ملک، بعد از اینکه صابر ابر ماجرا رو رسانه ای می کنه، با انتشار یک جوابیه، توضیحاتی رو ارائه میده. ایشون تمام اتهامات صابر ابر رو تکذیب می کنه و میگه که این ها همه ش کذب محض و مصداق نشر اکاذیبه.
بهادر برزگر خودش رو یک «فرد گمنام» معرفی می کنه و میگه که این پرونده چیزی جز یک دعوای حقوقی معمولی موجر و مستاجر نیست. او به شدت از صابر ابر انتقاد می کنه و میگه که ایشون داره «شانتاژ رسانه ای»، «مظلوم نمایی» و «سوءاستفاده از شهرت» می کنه تا به دستگاه قضا فشار بیاره و رأی رو به نفع خودش تغییر بده.
جالبه که بهادر برزگر حتی صابر ابر رو متهم به «فتنه جویی» و «ایجاد حس ناامنی» تو کشور می کنه و میگه که این کارها به نفع رسانه های معاند هم تموم شده. اون اشاره می کنه که صابر ابر حتی تو یکی از دادگاه ها، خودش رو یک هنرمند شناخته شده بین المللی معرفی کرده تا قاضی رو تحت تاثیر قرار بده و یک رأی ناعادلانه (ممنوعیت تردد موجر در اماکن حضور صابر ابر) صادر بشه که البته تو مرحله تجدید نظر نقض شده.
خلاصه، از دید بهادر برزگر، این همه ش بازی رسانه ایه و آقای ابر با استفاده از شهرتش داره از قانون سوءاستفاده می کنه. ایشون میگه که هویتش تو محل کاملاً مشخصه و بعد از این ماجرا، کلی از اهالی محل و همسایه ها باهاش تماس گرفتن تا از صحت و سقم ماجرا باخبر بشن. برزگر تاکید می کنه که حقوق افراد «گمنام» و بی صدا تو این هیاهوهای رسانه ای پایمال میشه و سلبریتی ها برای ماندگاری تو شهرت، مجبورن گاهی اوقات چنین جنجال هایی رو به پا کنن.
واقعه اخیر: بررسی دقیق حکم جلب و حوادث مرتبط
رسیدیم به اون بخش که بیشترین سر و صدا رو کرد و همه رو نگران کرد؛ قضیه «حکم جلب صابر ابر». این بخش هم خودش داستان های جالبی داره.
۲.۱. حادثه ۳۱ مردادماه ۱۴۰۳ و ادعای حکم جلب
وکیل صابر ابر میگه که روز چهارشنبه، ۳۱ مردادماه ۱۴۰۳، یک نفر با موبایل صابر ابر تماس میگیره و میگه «مامور پسته و یک بسته براش آورده». آقای ابر هم میگه تو موسسه هنریش هست و می تونه بیاد اونجا.
اما داستان از اینجا پیچیده تر میشه. کسی که خودش رو مامور پست معرفی کرده بود، در واقع مامور لباس شخصی کلانتری ۱۰۷ فلسطین بوده! جالبه که این مامور خارج از حوزه استحفاظی کلانتری خودش به محل کار صابر ابر میره که خب، طبق قانون نباید این اتفاق می افتاد. وکیل صابر ابر میگه مامور لباس شخصی بوده و اولش کارت شناسایی نشون نداده و فقط یک برگه خالی به صابر ابر داده.
بدتر از همه اینکه، موجر (بهادر برزگر) هم اونجا بوده و مدام مامور رو تحریک می کرده که تیراندازی کنه یا از اسپری فلفل استفاده کنه. حتی تهدید کرده که اگه مامور این کارها رو نکنه از خودش هم شکایت می کنه! مامور هم بدون نشون دادن حکم جلب و کارت شناسایی، سعی می کنه با فشار فیزیکی صابر ابر رو سوار ماشین شخصی موجر کنه. اما آقای ابر و همکاران و هنرجویانش تو خیابون جمع میشن و مقاومت می کنن.
صابر ابر همون جا به مامور میگه که فقط با ماشین پلیس به کلانتری میاد و سوار ماشین کسی که سابقه چاقوکشی و تهدید داره، نمیشه. تو همین هیاهو، همکاران و هنرجویان آقای ابر متوجه میشن که چند نفر موتورسوار مشکوک با اشیائی که پشت خودشون قایم کردن، تو خیابان ایستادن و موجر بهشون اشاره می کرده که «وقتی گفتم، بیایید»! هویت این افراد توسط شهود کاملاً فاش شده و پلیس داره بررسی می کنه.
نکته مهم اینه که تو همین لحظه که مامور سعی می کرده صابر ابر رو سوار ماشین کنه، موجر با گوشی شخصی از آقای ابر فیلم میگیره که به گفته وکیل، انتشار این تصاویر هم هتک حیثیت و جرمه. برای همین هم قرار شده از عملکرد مامور کلانتری شکایت بشه.
۲.۲. واقعیت ماجرا: اجراییه چک برگشتی، نه حکم جلب کیفری
پس با این اوصاف، قضیه «حکم جلب صابر ابر» دقیقاً چی بود؟ وکیل صابر ابر توضیح میده که اصلاً ماجرا مربوط به حکم جلب کیفری نبوده. داستان از این قراره که چکی که به عنوان تضمین اجاره سال ۱۴۰۰ (بعد از آزادی موجر از زندان با وثیقه) داده شده بود، برگشت می خوره. این چک ضمانت بود و آقای ابر بعد از اینکه موجر از زندان آزاد میشه، بهش اظهارنامه میفرسته که شماره حساب بده تا اجاره رو واریز کنه، اما موجر جواب نمیده. در واقع، این موضوع یک اجراییه چک برگشتی بوده، نه حکم جلب کیفری مستقیم.
یعنی به خاطر عدم پرداخت اجاره بها، یک اجراییه صادر شده بود و نه اینکه حکم دستگیری صابر ابر به دلیل جرم کیفری صادر شده باشه. این یک تفاوت خیلی مهمه که تو فهم ماجرا کمک زیادی می کنه. صابر ابر هم بعد از اینکه ابلاغیه مربوط به این چک رو دریافت می کنه، سریعاً اقدام به پرداخت اجاره بها می کنه.
۲.۳. پیامدهای واقعه و پیگیری های حقوقی
بعد از همه این اتفاقات، صابر ابر با حضور مامور ۱۱۰ و با چک کردن کارت شناسایی افراد، به کلانتری ۱۰۷ فلسطین میره. تو کمتر از دو ساعت، مبلغ چک به صندوق دادگستری واریز میشه و برای صابر ابر نامه آزادی بلاقید صادر میشه و ایشون ساعت ۵ عصر همون روز از کلانتری خارج میشه.
اما پرونده به همین جا ختم نمیشه. از همون لحظه های اول، پلیس امنیت تهران با وکیل صابر ابر تماس میگیره و پیگیر ماجرا میشه. تصاویر دوربین های مداربسته به ماموران پلیس امنیت تحویل داده میشه و دارن بررسی می کنن. قوه قضاییه هم تو جریان کامل موضوع قرار گرفته و قول داده که با نهایت سلامت و صلابت به این موضوع رسیدگی کنه.
نکته مهم دیگه اینکه، انجمن بازیگران هم وارد ماجرا شده و داره پیگیری های لازم رو انجام میده. علاوه بر این، شکایتی هم از عملکرد اون «مامور کلانتری» که خارج از حوزه استحفاظی و بدون ارائه حکم درست اقدام کرده بود، انجام شده که نشون میده این ماجرا ابعاد مختلفی داره و همه چیز به سادگی یک دعوای حقوقی معمولی نیست.
۳. ابعاد حقوقی و قضایی پرونده: از احکام قبلی تا وضعیت فعلی
برای اینکه بهتر بفهمیم قضیه چیه، لازمه یه کوچولو وارد جزئیات حقوقی بشیم. این پرونده از چند جنبه قابل بررسیه.
۳.۱. تفاوت دعاوی حقوقی و کیفری در این پرونده
اصل اختلاف بین صابر ابر و موجر، یک دعوای حقوقی موجر و مستاجر بوده. یعنی اختلاف سر مسائل مالی و قراردادی اجاره. اینجور دعواها معمولاً به زندان و جلب و این چیزا ختم نمیشه، بلکه با پرداخت پول، فسخ قرارداد و جبران خسارت حل میشه.
اما تو این پرونده، شکایات کیفری هم مطرح شده. منظور از شکایات کیفری، اتهاماتی مثل تهدید، ضرب و جرح، فحاشی و نشر اکاذیبه. این نوع اتهامات می تونه به حکم حبس و جلب و مجازات های دیگه منجر بشه. مثلاً موجر به اتهام ضرب و جرح و تهدید قبلاً محکوم شده بود. همچنین بهادر برزگر خودش صابر ابر رو متهم به نشر اکاذیب کرده که این هم یک اتهام کیفریه. این پیچیدگی باعث شده که پرونده ابعاد گسترده تری پیدا کنه.
۳.۲. سوابق قضایی و احکام صادره
طبق گفته وکیل صابر ابر، قبلاً یک حکم علیه موجر صادر شده بود که بر اساس اون، موجر (بهادر برزگر) از تردد تو اماکنی که صابر ابر حضور داره، ممنوع شده بود و به ۱۸ ماه حبس هم محکوم شده بود. اما همین حکم، تو مرحله تجدید نظر نقض شد.
بهادر برزگر ادعا می کنه که این حکم اولیه، تحت تاثیر «شانتاژ رسانه ای» صابر ابر صادر شده بود. اون میگه که صابر ابر با سوءاستفاده از شهرتش، سعی کرده بود قاضی رو متقاعد کنه که یک هنرمند بین المللیه و این موضوع روی حکم تأثیر گذاشته بود. این نشون میده که از همون اول، شهرت صابر ابر و حواشی رسانه ای دور و بر این پرونده، چقدر روی روند قضایی تأثیرگذار بوده.
۳.۳. وضعیت کنونی پرونده ها
در حال حاضر، پرونده هنوز تموم نشده. شکایت های متقابل و ادعاهای هر دو طرف در حال بررسیه و هنوز باید منتظر احکام نهایی مراجع قضایی باشیم. هم شکایت صابر ابر بابت مزاحمت ها و تهدیدها، هم شکایت بهادر برزگر بابت نشر اکاذیب و شانتاژ رسانه ای، همگی در حال پیگیری هستن.
نکته ای که اینجا خیلی مهمه، اینه که رسیدگی باید عادلانه و بدون هیچ گونه فشار رسانه ای یا تأثیر شهرت افراد انجام بشه. همون طور که بهادر برزگر هم تو جوابیه خودش گفته، فرقی نداره که طرف دعوا یک سلبریتی باشه یا یک آدم معمولی، حق باید به حق دار برسه. امیدواریم که مراجع قضایی با نهایت دقت و بی طرفی، به همه ابعاد این پرونده رسیدگی کنن.
۴. بازتاب ها و حواشی: واکنش های عمومی و رسانه ای
اینجور پرونده ها، مخصوصاً وقتی پای یک سلبریتی محبوب مثل صابر ابر در میانه، همیشه بازتاب های گسترده ای تو جامعه و رسانه ها داره.
۴.۱. واکنش جامعه هنری و افکار عمومی
وقتی صابر ابر اون پست معروف رو تو اینستاگرامش منتشر کرد و از «عدم امنیت» ابراز نگرانی کرد، موجی از واکنش ها تو فضای مجازی به راه افتاد. خیلی از کاربران ابراز همدردی کردن و نگران امنیت هنرمندان شدن. بعضی از هنرمندان هم با صابر ابر اعلام همبستگی کردن و ازش حمایت کردن.
اما از طرفی، واکنش های منفی هم وجود داشت. بعضی از کاربران و حتی طرف مقابل (بهادر برزگر) این اقدام صابر ابر رو «مظلوم نمایی» و «شانتاژ رسانه ای» دونستن. بهادر برزگر تو جوابیه خودش میگه که این کار صابر ابر باعث «تشویش اذهان عمومی» و «ایجاد حس ناامنی» تو کشور شده و حتی رسانه های معاند هم از این ماجرا سوءاستفاده کردن.
این نشون میده که هر حرکتی از طرف سلبریتی ها، می تونه دو لبه باشه و هم طرفداران رو با خودش همراه کنه و هم انتقادها رو به دنبال داشته باشه. مخصوصاً وقتی پای مسائل اینقدر حساس مثل «امنیت» وسط باشه.
۴.۲. مواضع رسانه ها
رسانه ها هم به این ماجرا واکنش های متفاوتی نشون دادن. بعضی ها بدون راستی آزمایی، حرف های صابر ابر و وکیلش رو منتشر کردن که با انتقاد بهادر برزگر روبه رو شد. اون میگه که رسانه ها نباید بدون تحقیق و قبل از صدور احکام قطعی، جزئیات پرونده های قضایی رو منتشر کنن.
بحث «پایمال شدن حقوق افراد گمنام» در مقابل «سلبریتی ها» هم تو این ماجرا حسابی داغ شد. بهادر برزگر تو جوابیه خودش صراحتاً به این موضوع اشاره می کنه و میگه که آبرو و حقوق اشخاص معمولی تو هیاهوهای رسانه ای سلبریتی ها له میشه. اون اعتقاد داره که شهرت طلب ها برای اینکه تو چشم باشن و فراموش نشن، مجبورن اینجور جنجال ها رو به راه بندازن.
این ماجرا نشون داد که «جوسازی رسانه ای» چقدر می تونه روی افکار عمومی و حتی روند پرونده ها تأثیر بذاره. یه طرف میگه داره از شهرتش سوءاستفاده میشه، طرف دیگه میگه داره از شهرتش سوءاستفاده می کنه! تو این بین، مهم اینه که رسانه ها با دقت و مسئولیت پذیری بیشتری عمل کنن و اطلاعات رو با راستی آزمایی منتشر کنن تا مردم به بیراهه نرن.
بهادر برزگر میگه: «فراموش نکنند که یک هنرپیشه هم، مانند همگان و فارغ از «نقش هایی که بازی می کند»، ممکن است در یک مرافعه حقوقی درگیر شود بی آنکه محق باشد.»
این ماجرا فقط یه اختلاف شخصی نیست، بلکه خیلی خوب نشون میده که چقدر مهمه تو این عصر اطلاعات، مردم هوشیار باشن و هر خبری رو همین جوری قبول نکنن. شهرت، همیشه هم خوب نیست و گاهی اوقات می تونه مسائل رو پیچیده تر کنه.
نتیجه گیری: نگاهی به آینده و اهمیت شفافیت
خب، رسیدیم به آخر داستان پیچیده حکم جلب صابر ابر. اگه بخوایم کل ماجرا رو تو چند خط خلاصه کنیم، میتونیم بگیم که این یک پرونده چندوجهی و در حال جریانه که هم ابعاد حقوقی داره (مثل دعوای موجر و مستاجر و فسخ قرارداد) و هم ابعاد کیفری (مثل اتهاماتی مثل تهدید، ضرب و جرح و نشر اکاذیب).
نکته کلیدی که باید یادمون باشه اینه که برای خود صابر ابر، حکم جلب کیفری قطعی صادر نشده بود. در واقع، ماجرا به یک اجراییه چک برگشتی برمی گشت که خیلی سریع هم حل و فصل شد و ایشون با پرداخت مبلغ مربوطه، از کلانتری با نامه آزادی بلاقید خارج شد.
این پرونده به خوبی نشون میده که هر کسی، چه سلبریتی باشه و چه یک آدم معمولی، ممکنه تو زندگی خودش با چالش های حقوقی روبه رو بشه. اینجا اهمیت قضاوت عادلانه، بدون تأثیر از شهرت افراد یا فشارهای رسانه ای، خیلی پررنگ میشه. امیدوارهستیم که مراجع قضایی با دقت و انصاف کامل، به این پرونده رسیدگی کنن و حق رو به حق دار برسونن.
شفافیت تو این جور مسائل، مخصوصاً تو عصر ارتباطات و فضای مجازی، از نون شب هم واجب تره. همون طور که دیدیم، کوچک ترین سوءتفاهم یا یک اطلاعات نصفه و نیمه، میتونه کلی جنجال به پا کنه و حتی باعث تشویش اذهان عمومی بشه. پس همیشه باید دنبال اطلاعات موثق باشیم و اجازه ندیم احساساتمون، ما رو به قضاوت های عجولانه بکشونه.
امیدواریم که با رسیدگی کامل و عادلانه، این پرونده هم به سرانجام برسه و شاهد شفافیت کامل تو همه ابعادش باشیم تا هم صابر ابر و هم بهادر برزگر به حق خودشون برسن و حرف و حدیث ها هم تموم بشه. اینجور ماجراها، هشداریه برای همه ما که بدونیم چقدر مهمه تو زندگی هامون، مرزهای قانونی و اخلاقی رو رعایت کنیم و تو اختلافات، به جای جنجال، دنبال راه حل های قانونی و مسالمت آمیز باشیم.
واقعیت این است که در ماجرای اخیر، برای صابر ابر حکم جلب کیفری صادر نشده بود و موضوع به یک اجراییه چک برگشتی مربوط می شد که با پرداخت مبلغ، به سرعت حل و فصل شد.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "حکم جلب صابر ابر: هر آنچه باید در مورد این پرونده بدانید" هستید؟ با کلیک بر روی قوانین حقوقی، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "حکم جلب صابر ابر: هر آنچه باید در مورد این پرونده بدانید"، کلیک کنید.