معرفی سریال آخرین امپراتوری عثمانی (Payitaht: Abdülhamid)

سریال «آخرین امپراتوری عثمانی» یا همان «Payitaht: Abdülhamid»، یکی از پرطرفدارترین درام های تاریخی تلویزیون ترکیه است که دوره پرچالش سلطنت سی وچهارمین و آخرین سلطان مقتدر عثمانی، یعنی سلطان عبدالحمید دوم رو به تصویر می کشه. این سریال نه تنها داستان پردازی قوی داره، بلکه با پرداختن به دسیسه های سیاسی و نبردهای داخلی و خارجی، مخاطب رو به دل تاریخ می بره.

اگه شما هم از اون دسته آدم هایی هستید که عاشق سریال های تاریخی و پر از فراز و نشیبید، یا شاید دلتون می خواد بیشتر با تاریخ امپراتوری عثمانی، به خصوص دورانی که سرنوشت ساز بود آشنا بشید، پس حتماً تا آخر این مقاله با من همراه باشید. اینجا قراره صفر تا صد این شاهکار ترکیه ای رو با هم بررسی کنیم؛ از داستان پرکشش و شخصیت های کاریزماتیکش گرفته تا حواشی و بازخوردهایی که حسابی سروصدا به پا کرده. هدف اصلی مون اینه که یک معرفی کامل و جذاب از سریال «آخرین امپراتوری عثمانی (Payitaht: Abdülhamid)» بهتون ارائه بدیم که تمام سؤالاتتون رو جواب بده و شاید حتی وسوسه تون کنه که همین حالا شروع به تماشاش کنید!

شناسنامه سریال: هرچیزی که باید درباره Payitaht: Abdülhamid بدونی

قبل از اینکه شیرجه بزنیم تو دل داستان، بیاید یه نگاهی به مشخصات فنی این سریال بندازیم تا با جزئیاتش بیشتر آشنا بشیم. «پایتخت: عبدالحمید» فقط یه سریال نیست، یه سفر تمام عیار به دل تاریخ پرفراز و نشیب عثمانیه که با دقت زیادی ساخته شده.

مشخصه	توضیحات
نام کامل (ترکی)	Payitaht: Abdülhamid
نام انگلیسی	The Last Emperor / The Capital: Abdul Hamid
نام فارسی	آخرین امپراتوری عثمانی / پایتخت: عبدالحمید
ژانر	تاریخی، درام، اکشن، سیاسی
سال تولید و پخش	شروع: 24 فوریه 2017 – پایان: 4 ژوئن 2021
شبکه اصلی پخش	TRT 1
تعداد فصول و قسمت ها	5 فصل، 154 قسمت
کارگردان اصلی	سردار آکار (Serdar Akar)
نویسندگان اصلی	اوغور اوزونوک، آیچا موتلو گیل، حمزه آک ییلدیز (و همکاران)
شرکت تولیدکننده	ES Film
بازیگران اصلی	بولنت اینال، ازلم جونکر، هاکان بویاو، سلن اوزتورک، یوسف آیتکین، کن تورگوت و…

همونطور که می بینید، این سریال با 5 فصل و 154 قسمت، محتوای عظیمی رو در اختیار مخاطب قرار میده که هر قسمتش پر از اتفاقات جذاب و سرنوشت سازه. «سردار آکار» که کارگردانی بخش زیادی از این اثر رو به عهده داشته، تونسته با یک تیم نویسندگی قوی، یک درام تاریخی بی نظیر خلق کنه.

خلاصه داستان کلی: جدال سلطان با توطئه های داخلی و خارجی

سریال آخرین امپراتوری عثمانی (Payitaht: Abdülhamid) ما رو می بره به دوران حکومت سلطان عبدالحمید دوم، کسی که آخرین سلطان مقتدر امپراتوری عثمانی به حساب میاد. دورانی که امپراتوری از همه طرف تحت فشار بود و سلطان باید با ده ها چالش بزرگ روبرو می شد. راستش رو بخواهید، کارش اصلاً آسون نبود؛ از یک طرف قدرت های اروپایی مثل بریتانیا و روسیه دندون تیز کرده بودند برای تقسیم عثمانی، از طرف دیگه جنبش های ملی گرایانه و فراماسونری از داخل امپراتوری رو مثل خوره می خوردند.

تصور کنید که در این بین، صهیونیست ها به رهبری تئودور هرتزل هم تلاش می کردند فلسطین رو تصاحب کنند. و انگار همین ها کم نبود، دسیسه های گروه «جوانان ترک» برای تغییر نظام حکومتی هم به مشکلات اضافه می کرد. البته نباید از روابط پیچیده و توطئه های درونی حرمسرا غافل شد که خودش داستان های پرشماری داشت. تم اصلی این سریال، مبارزه بی وقفه و شجاعانه سلطان عبدالحمید دوم برای حفظ اسلام و امپراتوری عثمانی در برابر موج عظیمی از دشمنی ها و خیانت هاست. واقعاً دیدنیه که چطور یک نفر می تونه این همه فشار رو تحمل کنه و تا آخرین لحظه برای آرمان هاش بجنگه.

سفر در دل تاریخ: نگاهی به فصل های Payitaht: Abdülhamid

حالا بیایید کمی عمیق تر به هر فصل سریال پایتخت عبدالحمید نگاه کنیم تا ببینیم در هر بخش چه ماجراهایی منتظر ماست. قول می دهم که اسپویل نکنم، فقط یه خلاصه جذاب از هر فصل بهتون بدم که کنجکاوی تون رو بیشتر کنه!

فصل اول: شروع نبرد و چالش های بزرگ

داستان از بیستمین سال سلطنت سلطان عبدالحمید دوم شروع میشه. اون در حال برنامه ریزی یک پروژه بزرگ و حیاتیه: راه آهن حجاز. این پروژه نه تنها از نظر اقتصادی مهم بود، بلکه برای ارتباط بهتر دنیای اسلام هم نقش کلیدی داشت. اما خب، همیشه دشمنانی هستند که دنبال خرابکاری ان. برادر همسر سلطان، محمود پاشا، به همراه انگلیسی ها و تئودور هرتزل، هر کاری می کنند تا این پروژه به سرانجام نرسه.

از اون طرف، در حرمسرا هم رقابت شدیدی بین بیدار سلطان و سنیحه سلطان هست که پای خانواده هاشون رو هم به این ماجراها باز می کنه. دختران مراد پنجم، برادر سلطان، به قصر میان و داستان های عاشقانه و خیانت شروع میشه. خدیجه سلطان عاشق کمال الدین پاشا میشه، در حالی که نعیمه سلطان، دختر خود سلطان هم دل به کمال الدین می بنده. محمود پاشا، همسر سنیحه سلطان، با تهمت زدن به برادر بیدار سلطان، محمد پاشا، باعث تبعیدش میشه. عبدالقادر، پسر سلطان، هم توسط محمود پاشا و پسرش صباح الدین حسابی بازی داده میشه. در نهایت، فصل با حمله پادشاهی یونان به خاک عثمانی و اعلام جنگ، به پایان می رسه.

فصل دوم: پیروزی در جنگ و نقشه های جدید

با شروع قرن جدید، سلطان عبدالحمید که در دو قرن گذشته هیچ پیروزی نظامی نداشت، با شجاعت و تدبیر، در جنگ یونان به پیروزی می رسه. اما جنگ فقط تو میدان نبرد نیست، حالا باید سر میز مذاکره هم بجنگه! تو این فصل، سروکله الکساندر پارووس، کسی که خودش رو وزیر سلطنت جهانی می دونه، پیدا میشه و با نقشه مهندسی وارد قصر میشه.

سلطان با حرکت های توسعه ای و برنامه های نفتی، کشور رو برای جنگ های بزرگ آینده آماده می کنه. در حالی که پارووس و عواملش توطئه می کنند تا پایتخت رو نابود کنند، مراد، برادرزاده باهوش و موفق سلطان، با تیمش با جان و دل می جنگه. در حرمسرا هم ماجرای فیروزه و نقشه های انتقامی اش، بیدار سلطان رو حسابی به دردسر می اندازه. اتفاقات این فصل به جایی میرسه که بیدار سلطان در یک سانحه شدید مجروح میشه. در اوج فصل، پارووس با یک نقشه شیطانی، گاز سمی رو از طریق رادیاتور وارد قصر می کنه تا همه رو بکشه، اما فداکاری فهیم پاشا، جون همه رو نجات میده و خودش به شهادت می رسه.

فصل سوم: روچیلد، جوانان ترک و گرداب انقلاب

بعد از اتفاقات تلخ فصل قبل، قصر سعی می کنه زخم ها رو ترمیم کنه و عزای فهیم پاشا رو بگیره. سلطان عبدالحمید، پارووس رو به زندان های بریتانیا می فرسته و کرولی، همدستش، در مصر به دست خلیل خالید مجازات میشه. فواد افندی، پسر خدیو سابق مصر، به پایتخت میاد و بیدار سلطان هنوز با خاطرات تلخ حادثه قبلی دست و پنجه نرم می کنه.

در این بین، شیوناز (لیلا)، نامزد فواد افندی و دختر ادموند روچیلد، وارد قصر میشه و اوضاع حرمسرا رو بهم می ریزه. گروه جوانان ترک هم با رهبری صباح الدین در پاریس، حسابی سازماندهی میشن. سلطان عبدالحمید، زهتو پاشا رو به عنوان جاسوس به پاریس می فرسته. با افشای خیانت فواد افندی و کشته شدن شیوناز به دست شهزاده عبدالقادر، جوانان ترک شورش می کنند و به قصر حمله می برند. در پایان فصل، تحسین پاشا، محمود پاشا و احمد پاشا مورد اصابت گلوله قرار می گیرند و سلطان و خانواده اش در قصر در حال سوختن گیر می افتند. این یکی از پر هیجان ترین فصل هاست!

فصل چهارم: بازگشت اقتدار و ترورهای پیاپی

انقلاب سرکوب شده، اما پیامدهاش هنوز ادامه داره. سلطان عبدالحمید برای نشون دادن اینکه امپراتوری عثمانی نابود نشده، جشن های باشکوهی برگزار می کنه. اما این پیروزی دوباره دشمنان سلطان رو علیهش متحد می کنه. زلفلی اسماعیل پاشا، برادر بزرگتر سلطان عبدالحمید، ظاهر میشه و همه رو غافلگیر می کنه. جمیله سلطان که برای جشن ها به پایتخت اومده، با رفتارش حسابی همه رو کلافه می کنه و باعث میشه سنیحه سلطان قصر رو ترک کنه.

زلمان دیوید لوونتین هم با اسم مستعار آقای گوستاو وارد پایتخت میشه و دسیسه های مخفیانه ای علیه سلطان می چینه. بعد از لو رفتن و مجازات زلمان، انگلیسی ها ویلیام هچلر رو به عنوان سفیر جدید می فرستند. پروژه دوم راه آهن در بغداد، در کنار راه آهن حجاز، حسابی انگلیسی ها رو نگران می کنه. هچلر به دشمنی علنی با سلطان می پردازه و نقشه های زیادی می کشه. در آخر فصل، یکی از افراد هچلر نقشه ترور سلطان رو می چینه و با تک تیرانداز به سمتش شلیک می کنه که احمد پاشا زخمی میشه و فصل به پایان میرسه.

فصل پنجم: روزهای پایانی و میراث سلطان

فصل پنجم با روی کار آمدن فرید پاشا به عنوان وزیر اعظم شروع میشه. مراد پنجم، برادر بزرگتر سلطان عبدالحمید، از دنیا میره و وصیت نامه ای از خودش به جا می گذاره که شامل یک ترکیب رمزآلود برای جانشینیش در فراماسون هاست. این ترکیب رمزگشایی میشه و احمد، اسماعیل و سلیم پاشا به دنبال اون مرد فرستاده میشن، اما اون کشته میشه و همین باعث سوءظن نسبت به این سه پاشا میشه.

محمود پاشا، که به ظاهر از قصر فرار کرده و به سفارت انگلیس پناه برده، به سلطان میگه که در واقع یک جاسوس دوگانه در دل فراماسون ها بوده و هدفش نابودی اونها از داخله. او که به شدت بیمار است، در پاریس از پسرش صباح الدین و کاراسو اطلاعات مهمی به دست میاره و برای سلطان می فرسته. بعد از مرگ محمود پاشا و اتفاقات پرفراز و نشیب، عبدالحمید سلطنت مشروطه رو احیا می کنه و تحسین پاشا رو برکنار می کنه.

سریال بعد از این اتفاقات، سال ها به جلو میره. معلوم میشه که تحسین پاشا وظیفه مخفیانه ای داشته: ثبت تمام وقایع دوران سلطنت سلطان عبدالحمید. اون به یک خبرنگار، ماجراهای زیادی رو تعریف می کنه و معلوم میشه سوغوتلو عثمان هم در راه انجام وظیفه به شهادت رسیده. در پایان، سلطان عبدالحمید خلع شده، دیداری کوتاه با طلعت پاشا داره و هر دو می دونند که امپراتوری عثمانی در آستانه فروپاشیه. مراسم تشییع جنازه عبدالحمید هم نشون داده میشه و سریال با رویای سلطان عبدالحمید به پایان میرسه که در سالنی طولانی قدم میزنه و با حاکمان بزرگ عثمانی مثل سلیمان قانونی، سلیم یکم، محمد فاتح و عثمان غازی دیدار می کنه و هر کدوم پیامی کوتاه بهش میدن. واقعاً پایانی تأمل برانگیزه.

شخصیت ها و بازیگران: چهره هایی که Payitaht Abdülhamid را ساختند

یکی از دلایل اصلی موفقیت هر سریال تاریخی، بازیگران و شخصیت های اونه. «پایتخت: عبدالحمید» هم از این قاعده مستثنی نیست و با داشتن بازیگران توانمند، تونسته کاراکترهای تاریخیش رو حسابی زنده کنه. بیایید با چندتا از مهمترین هاشون آشنا بشیم:

بولنت اینال (Bülent İnal) در نقش سلطان عبدالحمید دوم

بولنت اینال نقش سلطان عبدالحمید دوم رو به بهترین شکل ممکن ایفا کرده. او تصویر یک سلطان باتدبیر، سیاستمدار و خستگی ناپذیر رو به نمایش می ذاره که با دسیسه های داخلی و خارجی برای حفظ امپراتوری در حال فروپاشی می جنگه. بازی بی نظیرش باعث میشه که حس کنید واقعاً در کنار سلطان هستید و با چالش هاش زندگی می کنید. اینال به خوبی پیچیدگی ها و قدرت این شخصیت تاریخی رو به تصویر می کشه.

ازلم جونکر (Özlem Conker) در نقش بیدار سلطان

بیدار سلطان، همسر سلطان عبدالحمید و ملکه حرمسراست. ازلم جونکر با بازی قوی خودش، نقش زنی هوشمند و بانفوذ رو ایفا می کنه که در کنار همسرش، بار سنگین اداره حرمسرا و حمایت از خانواده اش رو به دوش می کشه. اون بارها با توطئه ها و رقابت های داخل حرمسرا مواجه میشه و باید برای حفظ جایگاه و عزیزانش بجنگه.

هاکان بویاو (Hakan Boyav) در نقش محمود پاشا

محمود پاشا، برادرزاده سلطان و همسر سنیحه سلطان، یکی از شخصیت های خاکستری و پیچیده سریاله. هاکان بویاو نقش یک شخصیت فرصت طلب و مرموز رو بازی می کنه که بارها به سلطان خیانت می کنه و بعد دوباره به ظاهر وفاداری نشون میده. بازی او در این نقش، بیننده رو همیشه در شک و تردید نگه می داره که واقعاً محمود پاشا کیه و هدفش چیه؟ البته در فصول پایانی می بینیم که او با نقشه خودش وارد فراماسون ها شده بود تا به سلطان کمک کنه.

کن تورت (Kaan Turgut) در نقش صباح الدین

صباح الدین، پسر محمود پاشا و از رهبران جوانان ترک، یکی از آنتاگونیست های اصلی سریاله. کن تورت نقش جوانی جاه طلب و ایدئولوژیک رو ایفا می کنه که با پدرش برای براندازی سلطان و تغییر نظام همکاری می کنه. او به شدت تحت تأثیر ایده های غربی قرار گرفته و بدون در نظر گرفتن عواقب، برای رسیدن به اهدافش تلاش می کنه.

دیگر چهره های مهم: نگاهی گذرا

• تحسین پاشا (Tahsin Pasha): منشی و دست راست وفادار سلطان که همیشه در کنار اوست و اسرارش رو حفظ می کنه.
• سوغوتلو عثمان (Söğütlü Osman): جاسوس شجاع و باهوش سلطان که در مأموریت های خطرناک نقش کلیدی داره.
• تئودور هرتزل (Theodor Herzl): مؤسس صهیونیسم که به عنوان یکی از دشمنان اصلی سلطان برای تصاحب فلسطین به تصویر کشیده شده.
• کاراسو (Karasu): یکی از اعضای بانفوذ جوانان ترک و فراماسون ها که علیه سلطان توطئه می کنه.

اینها تنها چند نمونه از بازیگران و شخصیت های پرشماری هستند که به غنای سریال آخرین امپراتوری عثمانی اضافه کرده اند. هر کدوم از این کاراکترها، لایه جدیدی به داستان اضافه می کنند و بیننده رو بیشتر درگیر خودشون می کنند.

«سلطان عبدالحمید دوم تنها یک پادشاه نبود، او معمار آخرین نفس های یک امپراتوری عظیم بود که در مقابل هجمه جهانی ایستاد. نبرد او، نبرد برای حفظ هویت، تاریخ و آینده بود.»

حواشی و جنجال ها: سریالی که آب ها را گل آلود کرد!

سریال Payitaht Abdülhamid فقط به خاطر داستان جذابش معروف نشد، بلکه حواشی و جنجال هایی که به پا کرد هم حسابی سر و صدا کرد. این سریال، با تجدیدنظرطلبی تاریخی در برخی روایت ها، دیدگاه های متفاوتی رو در سطح جهانی ایجاد کرد.

اتهامات تجدیدنظرطلبی تاریخی و سیاسی

روزنامه واشنگتن پست در یک تحلیل، سریال رو متهم کرد که دیدگاهی ضد دموکراتیک، یهودستیزانه و توطئه آمیز رو ترویج می کنه. به خصوص، تصویرسازی از تئودور هرتزل و فراماسون ها به عنوان شخصیت های شرور و برنامه ریز برای تجزیه عثمانی، انتقادات زیادی رو به دنبال داشت. این منتقدین اعتقاد داشتند که سریال یک پیام ضد غربی رو القا می کنه و آزادی بیان، سکولاریسم و دموکراسی رو کار دشمنان خارجی و اقلیت های دینی می دونه. حتی شخصیت هرتزل به گونه ای به تصویر کشیده میشه که پدرش رو به خاطر اختلاف عقیده زندانی کرده و در کنگره صهیونیسم، نقشه ایجاد یک دولت یهودی از نیل تا فرات رو می کشه که یک تئوری توطئه شناخته شده است.

حمایت های سیاسی در ترکیه

اما در ترکیه، اوضاع کاملاً فرق می کرد! این سریال با حمایت های گسترده سیاسی روبرو شد:

• رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه، بارها از این سریال تعریف و تمجید کرده و گفته که همان نقشه ها که قبلاً علیه عبدالحمید اجرا می شد، امروز هم علیه ما در جریان است؛ فقط دوران و بازیگران متفاوتند.
• نعمان کورتولموش، معاون نخست وزیر، این سریال رو به خاطر روشن سازی زندگی سلطان عبدالحمید به شکلی عینی تحسین کرده و شخصاً از پشت صحنه بازدید کرده بود.
• حتی نوادگان سلطان عبدالحمید دوم هم از این سریال حمایت کردند و گفتند: تاریخ تکرار می شود… همان خارجی های مداخله گر حالا رئیس جمهور ما را دیکتاتور می خوانند، همانطور که قبلاً عبدالحمید را «سلطان سرخ» می نامیدند.

این حمایت ها نشون میده که سریال در ترکیه یک ابزار قدرتمند برای ترویج مفهوم نئو-عثمانیسم و نوستالژی برای عظمت امپراتوری سابق بوده.

بازخوردها در بالکان

سریال های ترکی در بالکان حسابی طرفدار دارند، اما سریال پایتخت: عبدالحمید در مناطقی مثل کوزوو، به دلیل پیام ها و دیدگاه های تجدیدنظرطلبانه تاریخیش، بحث و جدل های زیادی ایجاد کرد.

این جنجال ها، خود بخش مهمی از هویت سریال Payitaht Abdülhamid رو تشکیل میدن و نشون میدن که چقدر یک اثر هنری می تونه فراتر از سرگرمی، تأثیرات سیاسی و اجتماعی داشته باشه.

چرا Payitaht: Abdülhamid را باید دید؟ (جمع بندی خودمانی)

حالا که حسابی با معرفی سریال آخرین امپراتوری عثمانی (Payitaht: Abdülhamid) آشنا شدید، شاید این سؤال براتون پیش بیاد که چرا باید این همه وقت برای تماشای یک سریال تاریخی صرف کنید؟ خب، اجازه بدید چندتا دلیل محکم بهتون بگم:

1. عمق تاریخی و درس هایی برای امروز: این سریال فقط یه داستان نیست، یه کلاس درس تاریخ زنده است. با تماشای اون، می تونید از نزدیک با چالش های سیاسی و دیپلماتیک یک امپراتوری بزرگ آشنا بشید و ببینید چطور میشه در برابر هجمه های داخلی و خارجی ایستادگی کرد.
2. تصویرسازی متفاوت از یک دوره حساس: «پایتخت: عبدالحمید» نگاهی تازه و از زاویه ای دیگر به یکی از حساس ترین دوره های تاریخ عثمانی داره. این دیدگاه، هرچند ممکنه بحث برانگیز باشه، اما قطعاً شمارو به فکر فرو می بره.
3. بازی های قدرتمند و کارگردانی حرفه ای: تیم بازیگری، به خصوص بولنت اینال در نقش سلطان عبدالحمید، حسابی گل کاشتند. کارگردانی و کیفیت تولید هم در سطح بالاییه که لذت تماشا رو دوچندان می کنه.
4. کیفیت بالای تولید: از دکورهای باشکوه و لباس های فاخر گرفته تا فیلم برداری بی نظیر، همه چیز دست به دست هم داده تا یک اثر بصری خیره کننده خلق بشه.
5. اهمیت شناخت گذشته برای درک حال: اگه می خواید تحولات منطقه و حتی جهان امروز رو بهتر درک کنید، شناخت ریشه ها و تاریخ گذشته اهمیت زیادی داره. این سریال به شما کمک می کنه تا پازل های تاریخی رو کنار هم بچینید.

خلاصه که اگه دنبال یک سریال پرمحتوا، هیجان انگیز و آموزنده هستید که هم سرگرمتون کنه و هم به اطلاعات تاریخیتون اضافه کنه، سریال آخرین امپراتوری عثمانی (Payitaht: Abdülhamid) انتخاب فوق العاده ایه. واقعاً ارزش دیدن داره.

نتیجه گیری: سریالی که حرف های زیادی برای گفتن دارد

در نهایت، سریال آخرین امپراتوری عثمانی (Payitaht: Abdülhamid) فراتر از یک درام تلویزیونی ساده، یک اثر بحث برانگیز و تأثیرگذار در حوزه سریال های تاریخی ترکیه ایه. این سریال نه تنها داستان آخرین سلطان مقتدر عثمانی و تلاش های بی وقفه اش برای نجات امپراتوری رو روایت می کنه، بلکه با پرداختن به مسائل عمیق تر تاریخی، سیاسی و اجتماعی، مخاطب رو به چالش می کشه و به فکر فرو می بره.

با وجود حواشی و انتقادات، نمیشه منکر کیفیت بالای تولید، بازی های درخشان و داستان پرکشش اون شد. این سریال یک پنجره رو به دوران پر تلاطم و حساس تاریخ عثمانی باز می کنه و به ما نشون میده که چطور قدرت، خیانت، عشق و مبارزه برای بقا، سرنوشت یک ملت رو شکل میده. اگه تا حالا این سریال رو ندیدید، پیشنهاد می کنم حتماً یه فرصت بهش بدید و خودتون رو درگیر این حماسه تاریخی کنید. شک ندارم که پشیمون نمیشید!